الان رفتم اسم وبلاگ دوستمو سرچ کردم
اما غریبانه ترین مطالب برام بالا اومد سایتایی که دیگه رنگ و بویی از دوستان منو ندارن ..
وقتی صفحه گوگلو میبینم دیگه اسم وبلاگشون اول وبلاگا (وحتی هیچ صفه ای از گوگل) نمیدرخشه
تشنه ام که یه ساعت جادویی زمان داشتم و میرفتم مث یه روح نامرئی از بالا ب خودم و بقیه نگاه میکردم
خنده هامونو میدیدم ! کل کل هامون ... تعصباتمون !
دلم میخاست لاقل فیلترینگ ویا خود بچه ها خونه شون رو جمع نکرده بودن که اینطور وقتا یه دست اویزی برای تسکین دلتنگیا میبود..
دوس دارم دوباره نوجوون بشم و اون فضا رو تجربه کنم
یه جور خاصی ناب بود !!!
اصن اون زمان شور بیشتری داشت وبلاگ اینا ... این شبکه های اجتماعی لنتی نبود که!
این شبکه ها اجتماعی گرما رو دزدیدن ! همین.
حتی از ما مجازیا !!!!!!!!!!!!!!
+این فضا خصوصا قبلتر ها ی جوری بخشی از من وزندگیم شدن که فراموش شدنی وحتی کمرنگ شدنی نیستن واقعا من این فضا زو زندگی کردم !!!! و ادم هایی رو پیدا کردم که با من همدل بودن
+++میدونید چرا برام ناب بوده اینکه هیچوقت نتونستم اون فضارو دوباره بسازم:) حتی وقتی اومدم اینجا نشد ولی خب دوست داشتم که دوباره یه اکیب پیدا کنم که کلییی فکر مشترک داریم وهمیشه حرفی برای گفتن
اما اون اعتمادی که بین بچه ها ی15تا 22ساله میتونه شکل بگیره ممکنه نشه الان ساختش ...و کمتر ریسک پذیر باشیم!