بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

ما با هیچ کس اتفاقى آشنا نمیشیم،
حتما دلیلى بوده که مسیرشون با ما تلاقى کنه:)

غرهای کوتاه: @wrote_daily

۵ مطلب با موضوع «favorites text» ثبت شده است

اینجانب هانا:d اعلام میدارم ب زمره کانال نویسان درامدم :) باشد که رستگار شوم:))

مدتها بود نیاز داشتم یک کانال داشته باشم برای متنها و عکسای دلخواهم میخواستمش برای اون شعرای عاشقانه بی مخاطبی که سیو کرده بودم توی تلگرام برای اون متنهای دلبر ،انگیزشیا،فاز غما؛) مفهومیا! عکسا
خلاصه که دلم خواست هم جاشون امن باشه هم اشتراک بزارمشون
تا این که ی روز نحس دستم ب نوشته ها خورده و تمام از صفحه ی گوشیم پاک شدن و من موندم و ی صفه خالی و دیگر هیییچ:(((
دیر شده اما ماهی رو هر وقت از اب بگیری؟ اره:)
علت دیگه ش روزانه نوشتا و حرفای مختصری که لحظه ای ب ذهنم میان اما همونجا میمونن یا فیلمایی که میبینم
اهنگایی که دوس دارم و ب قول خودمونی از بس گوشش میدم خز میشه:))
اما سعی میکنم اینجارم سرپا نگه دارم امیدوارم بتونم:) 
اره خلاصه 
حضورتون باعث مسرتِ ^^ البته هنوز سفیده تقریبا:)
 
                                https://t.me/Wrote_daily
۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۱۰
هانا

گاهی آدم ، کم می آورد ...

خسته می شود و از قوی بودن دست می کشد !

گاهی آدم از تنهایی و بی پناهی اش بغض می کند ،

گوشه ای مچاله می شود ،

زانویِ بی کسی اش را در آغوش می گیرد و دردهایِ چندین ساله اش را از دریچه ی چشمانِ بی پناهش بیرون می ریزد !

کاش میانِ این سکوت و انزوایِ بی رحمانه ، کسی از راه می رسید ...

کسی که تکیه گاه می شد ،

کسی که با لحنی محکم و عاشقانه می گفت ؛

نگران نباش ، "من هستم " !


#نرگس_صرافیان_طوفان‌


اتفاقات زیادیو پیش نویس کردم اما اتفاقات بعدی مانع انتشار قبلی میشد و شاید دلم نمیخواست خاطرات بد رو بعد از خوشی ها انتشار بزنم ...نمیدونم ! ولی درست مث کسی که مدتیه از همه چی دوره احساس غریبی میکنم ب طرز مزخرفی!!! و حتی خجالتی بی علت دارم:/  ..دیگه پیش نویس نمیکنم !:/

۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۱۰
هانا

غم، هرگز عقب نمی‌نشیند مگر آن که به عقب برانی‌اش، نمی‌گریزد مگر آن که بگریزانی اش، آرام نمی‌گیرد مگر آن که بی‌رحمانه سر کوبش کنی ...


چهل نامه کوتاه به همسرم

#نادر_ابراهیمی

کتابی که توی لیستمه

______________________________

در کنار ساحل قدم می زدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است، با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،

ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم، واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم...

 .مکتوب

#پائولو_کوئلیو

میذارم تو لیست ..نمیدونم کِی اما میخونمشون

_______________________________

به آرامی شروع به مردن میکنی 

اگر سفر نکنی،

اگر کتاب نخوانی،

اگر لباس رنگی نپوشی ...

#پابلو_نرودا


+++

داشتم کتاب صوتی خاطرات روسپیان سودازده من #گابریل_گارسیا_مارکز رو گوش میدادم خیلی اشنا بود من همش فکر میکنم کتابای زیادی نخوندم :/ اما شاید به این خاطرِ که اکثرا پی دی اف خوندم درست مثل همین کتاب !!! خداروشکر به هرحال ...ولی فک کنم زمان کنکورم خوندمش:دی

موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۷ ، ۱۴:۳۰
هانا

روزها رفتند

   و من دیگر 

خود نمیدانم کدامینم...

آن منِ سرسخت مغرورم

یا منِ 

مغلوبِ دیرینم؟

                                                       فروغ فرخ زاد 

۸ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۵
هانا


هر چقدر هم که در حال زندگى کنم

هر چقدر هم که بیخیالِ آینده باشم

هر چقدر هم که به ازدواج فکر نکنم

کافیست پشتِ ویترینِ مغازه اى کودکانه،

دامنِ دخترانه ى صورتی رنگى به چشمم بخورد

بیخیالِ حال میشوم و نگرانِ آینده!

تا ساعتها در خیالم،

پا به پاى دخترم در خیابانها بازى میکنم

دلم میخواهد بیتابِ برگشتن به منزلى باشم که

میدانم دخترکى براى دیدنم لحظه شمارى میکند

هر چقدر هم بیخیالِ آینده باشم

این دخترِ کوچولوى شیرین زبانِ خیالم،صدایم که میزند تمامِ محاسباتم بهم میریزد!


+اینقد این جوجه ها خوشگل و نازن نتونستم عکسی انتخاب کنم!


۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۰۲
هانا