بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

ما با هیچ کس اتفاقى آشنا نمیشیم،
حتما دلیلى بوده که مسیرشون با ما تلاقى کنه:)

غرهای کوتاه: @wrote_daily

۲ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

از اخبار جدیدم اگاه هستید؟ عه نیستی؟ خب لابد عضو چنل نیستی:))) گوشه سمت چپ وبلاگ ادرس هست قدمتون سر چشم:) یه نون و روزمره ای باهم میزنیم=))

عه قسمت اخر سریال maid رو هنوز ندیدم!!! عجباااا ! فیلم متوسطیه ، خوبه... دیدمش اما سلیقه من یه فیلم شادتر هست

این کتاب جدیدم واقعا کتاب خوبیه اصن من همیشه کتابای خوبی انتخاب میکنم و کتابای خوب هم منو در مواقع خوبی انتخاب میکنن^^  تموم که شد توی چنل دربارش مینویسم

یکم بین این دو پلت فرم(!) سرگردانم اما خب روزمره نویسی اونجا اسون تره حرضت عباسی:)) 

++چند وقت پیش دیدم که دوستم برای دوس دخترش چه تبریک تولدی داشت و خب واقعا ناامیدم کرد:))) شما سعی کنید برا پارتنرتون با احساس ترین متن و یا موزیک دنیا رو انتخاب کنید طوری که دلش قنج بره ؛-)  نتنها اون بلکه ادمی که نظاره گر هست تو دلش بگه ای جاان گوگولی مگوللللییییاااا :))) 

+++چند شب پیش خواب دیدم توی اتاق خیلی زیبا هستم با روزنامه دیواری هایی که طرح گل رز صورتی داشت با اینه قدی بسیار پهن و بلند من لباس سفید گشاد و راحتی به تن داشتم با موهای خرمایی وحالتدارم که بلندتر از الانه .. با لباس میچرخیدم و ذوق میکردم

راستش مثل پرنسسا بود:)))) پرنسسایی که توی دهکده خوش اب و هوان ولی نمیدونن که پرنسسن:)) 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۰۳
هانا

هیییییچ جا وبلاگ نمیشه:)) 

یه حسی امنی که اینجا دارم هیچ جا ندارم !

این روزا خیلی کم میبینم ادمایی که حال خوبی داشته باشن 

خیلی برام عجیبه !!!! 

ما روز به روز داریم تغییر میکنیم، رشد میکنیم و همشم ی طوری شده که داریم از هم دور میشیم !

من هیچ فکر نمیکردم یه روز به این درجه از حال و احوال برسم! 

هیچ چیییزیییی مطلقا حالمو خوب نمیکنه.. تماما مقطعیو کوتاه .. تهش دوباره برمیگردم به پوچی 

اگه قبلا تخت خوابم برام دوس داشتنی بود و روزمو باهاش تموم میکردم، خستگیمو در میکردم! حالا برام شده مثل یه تابوت یه تابوت همیشگی که یه مرده ای رو حمل میکنه که نفس میکشه و علائم حیاتی داره اما فقط از نظر زیستی زنده س🤦🏻‍♀️ این بهترین توصیف از خال این روز های منه 

ناامید ودست شسته از اینده و همه چیزش .. عطای نداشته را به لقای نداشته تر بخشیده!!!!!

من این روزا دارم مردگی میکنم و هرچقدر دستو پا میزنم نمیتونم خودمو خودمو نجات بدم 

توی باتلاقی گیر افتادم که علاوه بر اینکه نیاز به کمک دارم اما دلمم میخاد خودم اون کسی باشم که نجات میده خودشو ولی نایی هم ندارم و نیاززز دارم کسی نجاتم بده 

دلم میخاد مدتی از این زندگی دور باشم و به هیچی فکر نکنم اما نکته غمناک ماجرا اینجاس که خب بعدش که اون مدت تموم شد چی؟؟؟

واقعا نیاز به یه همراه دارم .. یه همراه همدل و همیشگی کسی که راهش از من جدا نشه، تو بغلش اروم شم که بتونم به زندگیم ادامه بدم

احساس تنهایی میکنم بیشتر از همیشه...

به هر کسی میرسم تهش فرهاد تو ذهنم پلی میشه: تو هم باا مااا نبودی..  

 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۲۲
هانا