بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

ما با هیچ کس اتفاقى آشنا نمیشیم،
حتما دلیلى بوده که مسیرشون با ما تلاقى کنه:)

غرهای کوتاه: @wrote_daily

ب قول صدف بیوتی "بچّه ها سلام" :))

يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۲۶ ب.ظ

چطورین چه خبرا:) 

من که خیلی خبرا !!:) و ی سری تجربه ها^^

اخرین باری که پست گذاشتم ناراحت بودم و بعدش اصلن وقت نشد بیام بقیه ماجرای خوابگاهو تعریف کنم!

کماکان مقاومت کردم و سعی کردم ب دل نگیرم و چند ساعتی فضای بینمون سنگین بود بعدشم که آ شروع کرد ب صحبت ماهم همینطور و سوتفاهما رو رفع کردیم اصن کلن فراموش کردیم حتی دوباره سر ی سفره نشستیم و باز غذای شریکی خوردیم و با گذشت روزاها باز صمیمیت برگشت و بیرون رفتیم خرید کردیم و تولد خیلی مفصلی گرفتیم

شبا با صدای بلند اهنگ خوندیم وخندیدیم و اتاق بغلی معترض شد و پریدنای توی تختامون:)))

شبی که تا ٢و نیم نشستیم پای صحبت همدیگه ٦تایی و از ترسا و تجربه هامون گفتیم و اصلن متوجه گذر زمان نبودیم:)) اکثرا تجربه هایی از مزاحمت های خیابون بود و اینکه چه رفتاری باید کرد و فلان و یادتون باشه هیچ وقت ضعف نشون ندین دخترا !! ی سری بی شرف هستن فقط کافیه بفهمن شما ترسیدین ! اون شب وقتی از کوچه تاریک عبور میکردم و دوتا مرد دیدم گرخیدم و اون لحظه دلم داد میزد بدو اما ندویدم چون میدونستم بدوم اونا ممکنه مزاحم بشن-_- بسی ترسیدما خلوت و تاریک بود! 

**از بودن با سال بالایی تو خوابگاه پشیمون نیستم چون زودتر همه چی یاد گرفتم و میگیرم:)**

وای وای با دوست دانشگاهمم بازار گردی کردیم ی خورده و کافه رفتیم و هدیه بهم داد خیلی غیر قابل منتظره واقعا:) واقعا دلم نمیخواست خرج کنه و توی رودربایسی بیفتم ولی خب کیه که از هدیه بدش بیاد:دی

قبلش بگم پ خیلی از بی شرف استفاده میکنه:))) منم سر زبونم افتاده اونم اعتراض میکرد که ناموسا گفتن های تو سر زبونم افتاده :)) شنبه ب خاطر سرما خوردگی خونه موندم اکیپم خیلی منتظر من موندن حتی پ گفت سر نهار توی رستوران فهمیدیم شور و حال گروهمون بخاطر توئه:)) گفت تازشم رستورانه کنار کبابمون گوجه کم گذاشت😜اخه همیشه من تاکید میکنم گوجه( با کباب) دوس دارم کم نباشه😁

++تجربه مهم، تلخ و اموزنده بعدی درمورد پلیس راه هاس

دوباره من جاده فلان ب فلان جا رو میشنیم پشت رل و هر دوبارم جریمه میشم خیلی الکی:/ 

امیدوارم ی پلیس رانندگی باشرف که اینجا رو میخونه ناراحت نشه ولی این دومورد که من برخوردم ....:/

دفعه قبل یهو از کنارم رد شد و شانس من گواهینامه م همرام نبود و مدارکو نگه داشت تا من روز بعدش بیام تا فلان جا گواهینامه نشون بدم! با این وجود باز هم جریمه بشم!! واقعا این همه بی شرفی و مادیاتی بودن رو درک نمیکنم 

همه جا پیشرفت کرد الان ب نظرم باید از روی ش ش یا اسم فامیل گواهینامه طرفو بالا بیارن!! والا ب خدا ! خب شاید من ی روز بابام خسته شد ب جاش نشستم خیلی غیر منتظره اونوقت اونا فرت و منو میگیرن:/

امروز اما طی یک رفتار بی شرفانه و غیر اخلاقی(:-|) در پایان سرازیری منتظر و دوربین ب دست بودن-_-

قبل و بعد از سرازیری شدید در اتوبان هیییچ تابلویی نبود و منم ١٠٠رو پر کردم خلوت هم بود ب خدا یکی دوتا فوقش.. (روزای بعد اصن نبودن دیگه)

ب خیال کمر بند و گواهینامه ادامه دادم تا اینکه علامت داد 😤😤😑اول که منتظر بود ما پیاده شیم و من از تجربه دفعه قبل یادگرفتم منتظر بشم اونا بیان 😏و نذاشتم بابا پیدا شه یخورده نیومد و نگاه کرد دید نمیریم خودش اومد 

و ٥تا( دقت فرمایید فقط٥تا) سرعت اضافیمو یاد اور شد منم سرازیری خلوتی و و دوسال پیش گرفتن گواهینامه رو یاد اوری کردم (از کجا یادم میموند اتوبان ٩٥ :/) منم گفتم حالا ب خاطر ٥تا اینور اونور این ی بارو ننویس دیگه

اخرشم گفت جریمهش ٦٠تومنه برا شما نصف میکنم :| خیلی لطف کرد واقعا منو این حجم از لطف محال بود منم گفتم هنوزم زیاده و رفتم ! انتظار تشکر داشت 😤😡

بعد دعوا همه جوابا ب ذهن میرسه و این ی باگ بزرگه!!!!

جوابای اینده من که تجربه شد ب بقیه شون بگم:

اولن شما دارین از مردم سواستفاده میکنید نامردی میکنید (😐😒😞)و سرازیری و اینا کمین میگیرید بلکه یه پولی از مردم بدبخت که براش زحمت میکشن بکشید !!! دوما من ندونستم! طبق اموزه ها(اون گفت طبق ایین نامه)برای خطا اول تذکر میدن و خارج هم همینطوره بار اول تذکر میدن😞اما اینا از خداشونه جریمه کنن !

 انسانیت ی دین مشترکه اینا فقط خودشونو میبینن و حتی خود بزرگ بین ! کاش قبل از هر چیزی انسان باشیم... 

این دوبار کافی بود تا دیگه از همشون بدم بیاد:) کاش بدونید اون لحظه که بیخود و عمدی و بخاطر پول جریمه میکنید بعدش چقد فحش میخورید:)

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۲۷
هانا

نظرات  (۴)

اقا حالا خدایی خیلیم تند نرو بخاطر خودت ! 
به هرحال ما یه دونه هانا که بیشتر نداریم :-* :)
پاسخ:
نگفتم دلم میخواد ی روزی با اون ماشین خفنا توی پیست برونم؟؟ :)))
باشه :** فدایی داری:)
نه!:)))) مرز های کنجکاوی رو رد کردم!:)))
فالو هم میکردم:)))) بچه با این صداقت دیده بودی تا حالا؟:)))
من کلا نمیتونم اکانت ایسنتا رو بیشتر یکی دو ماه نگه دارم! این  حاجی خانم هم اتفاقی پیچشو پیدا کردم هربار پیچ میزنم پیگیر پستاش هستم:))) حالا به جز قسمتای خانومانش!بقیه زندگیش برام جالب بود
مسافرتاش و خاطره تعریف کردناش عالیه
مثلا اون مسابقهه که با خواهرش و علی گذاشته بود(چشم بسته باید غذا رو تشخیص میدادن!)اون عالی بود کلی خندیدم سر ویدیو اخریش:)))
خلاصه که هر وقت پیجشو دارم چک میکنم نگرانم کسی از راه برسه و شک کنه که با این سیبیلام نکنه ترنسی چیزی هستم:))))
+قربانت رفیق:))) شاد باشی همیشه
پاسخ:
ای بابا مگه داریم:))))) 
من گاهی فقط میرم پیجش فالو نمکینم:| خخخ 
اما من پیگیر زندگیش نبودم فقط ویدیو هاش رو دیدم گاهی هم لایواشو میدیدم طرز رفتارش برام جالبه ب نظر خیلی صمیمی میاد :))
اون مسابقه رو ندیدم والا شما خیییلییی پیگیر بودین انگار:)))
یا از خودش خوشت اومده یا از حرفه اش:))))) :دی نه بابا این چه فکریه:| هههه
مرسی تو هم همینطور:)
دلم خوابگاه خواست (:
پاسخ:
عزیزممم:)) هرچند دوس داشتنی اما هیچ جا خونه خود ادم؟؟؟ نمیشههه:))) ولی خب مستقلی;) :دی
:))))میگم خیلی زشته که من با عنوان این پست (یعنی اینجوری سلام کردن)آشنایی کامل دارم؟!
خداروشکر که با هم خوب شدین 
دیگه خوابگاه و دانشگاه این سختیا رو داره یه چیزایی میبینی و میشنوی که اصلا باورت نمیشه ولی تهش برات تجربه میشه:)

پاسخ:
:)))) شما همیشه باعث میشید من بخندم:))) نه خب در حد برطرف شدن کنجکاوی ممکنه دیده باشین که صدف کیه:)) فالو نمیکنین که خداروشکر؟😂😂😂:دی
مرسی:)
اره واقعا عالیه و بدیاش هم تجربه میشه واقعا:) 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">