احوالات..
جمعه, ۱۳ اسفند ۱۴۰۰، ۱۱:۰۲ ب.ظ
چند روزی میگذره از روز تراپیم و اروم تر شدم اما هنوز تصمیمی نگرفتم
میتونم اینطوری براتون توصیفش کنم:
صحنه ای رو تصور کنید که دختری در اون داره تویه باتلاق دستو پا میزنه حالا همون جا استپ کنید:))))
من فقط جریان رو استپ کردم ! خفه ش کردم!
به دوستم توی تولد دوستمون میگفتم که اگه کرونا نبود و جمع ما کماکان بیشتر طول هفته رو باهم میگذروندیم، مطمئنم هیچ غصه ای تو دنیا به کتفمون نبود و هیچی نمیتونست مدت طولانی ذهنمون رو بنموعه:)))
حال قاراشمیشی دارم و در این لحظه فک نمیکردم یه روزی همچین شه!
فک کنم خیلی اعصاب خرد کن دارم مینویسم، اصن چه اصراریه نه؟! ...
+چیزی به پایان تکه هایی از یک کل منسجم نمونده :)
۰۰/۱۲/۱۳