بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

ما با هیچ کس اتفاقى آشنا نمیشیم،
حتما دلیلى بوده که مسیرشون با ما تلاقى کنه:)

غرهای کوتاه: @wrote_daily

دلسوزیِ دل سوزانه!

يكشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۱، ۰۵:۵۲ ب.ظ

نمیدونم چرا دست از این علاقه به ناجی گری ام باوجودی که همیشه هم عذابم داده برنمیدارم

همیشه دلم میخاد مرهمی بر زخم دیگران باشم درصورتی گاهی ناتوانم و این ناتوانی منو تحت فشار میذاره

حتی میشه گفت گاهی بعد از گذاشتن مرهم خودم زخمی میشم!

کاش دست از کمک کردن بردارم

کاش چشمامو ببندم به روی همه چیز بلکه قلبم اذیت نشه لاقل...

++نمیدونم بابا چرا اینقدر کم حوصله شده فرصت هیچ کاریو به ادم نمیده بعد خودش برمیداره انجام بده و این موضوع عصبیم میکنه.

 

* Id چنل رو دوباره گذاشتم اون گوشه :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۹/۰۶
هانا

نظرات  (۱)

من اینطور نیستم.ولی شخصیت های حامی مثل شما دیدم.و رنجی ک می برید.

ولی میخوام بگم

همه یه تیکه تو وجودمون داریم که اینطوری خودشو اذیت میکنه.چیزی ک در وهله اول بد نیست ولی یجوری شورشو درمیاریم که داغونمون کنه :)))

بعد

خودمونو با این فکر که چرا دست از داغون کردن خودم نمیکشم داغون تر میکنیم!

وضعیت عجیبی!!

پاسخ:
:) مرسی که درک میکنی♥️
عاره بخدا استادشیم:/
حالا باز این وهله اخر بد نیست، دردش گذراس.. اینکه به خودت بیای و بتونی کنترل شده رفتار کنی طوری که اسیب نبینی بد نیس🦋

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">