باید اعتراف کنم یه ماه بیشتر بود ب سر و روی اتاق بیچارم دستی نکشیده بودم و خودم ازش حالم بهم میخورد ..کتابای بهم ریخته ک شب موقع خواب کتاب رو رو میز مطالعه ولو میکنم و صبح همشو میزارم رو تخت و این مووضع هر شب تکرار میشه دیگه درمورد کتابا و برگه های نقاشی خواهر جان صحبتی نمیکنم ک ب عمق فاجعه میافزایدندی://
دیشب همش درگیر بودم ک بلاخره برم ازمون یا نه بعد از جنگیدن با خودم تصمیم گرفتم سکوت کنم و کسی نفهمه من آزمون دارم امروزم ک میبینید اینجام بعد تمیز کردن اتاقم^__^🙈
برای این ی ماه حسابی برنامه ریزی کردم این اخریشه و دیگه جا نخواهم موند من برای هدفم میجنگم و تلاش میکنم
دو روز قبل بعد از دیدن دورهمی همه حس بدم از بین رفت خیلی کسل بودم و ی فاز غمگینی داشتم ک دلیلشو پیدا نمیکردم اما با مدیری عشق درست شد :))
مرسی هستی:)))
تصمیم گرفتم با 'ک' رقابت کنم کاملن دوستانه. بهترین رفیق دنیاس 😍 از وقتی فهمید خوب درس نمیخونم هر شب پیام میداد و ساعت مطالعه میخواست درسته چندین بار صفر بودم اما مهم کار قشنگش بود که همیشه یادم میمونه امیدوارم دوتامون ی رشته و شهر بیاریم
#موفقیت_بهترین_انتقامه 💪👊