یکی از فانتزیام اینه که مث تعدادی از کنکوریا از میز دیزاین شده م با کتاب و خودکار و.. عکس بگیرم بذارم با کپشنای خفن که حاکی از خوشی وساعت مطالعه ی بالاس:))) ما متاسفانه منو از این لذت محروم کردن وگوشیم ی جایی تو خونه پنهونه :/ :))
مطمینم از ازمون پیش رو ب بعد فوق العاده درس خواهم خوند نمیخوام الکی عمرمو ..19سالگیمو هدر بدم ...نمیخوام لیسانسه کنکور شم:||
دلم برا درس خوندن وتست زدن تنگ شده ...در این حد نخوندم:|
+فانتزی زیاده اما برای جلوگیری از دیوانه پنداشتن نویسنده از انتشارشان جلوگیری ب عمل امد:))
حوصله ندارم برم دندون پزشکی و از شر دندون دردم خلاص شم همش موکول میکنم ب بعد
. دیروز خیلی فکر کردم ب حرفای ایمان سرور پور (ما باید قبل از هرچیز خودمونو سزاوار بهترینا بدونیم وتو سر ارزوهامون نکوبیم
من همش تو سر روپوش سفیدم میکوبم ..البته اینا بخاطر اینه ک زیاد نخوندم و فک میکنم نمیشه با این خوندن ب اون بالاها رسید دیشب داشتم فکر میکردم اون چیزی که خوشحالم میکنه اینه که روپوش سفیدی بپوشم و ب خودم افتخار کنم خب چرا که نه!
هر چند ب بقیه مشاغل فکر میکنم لبخند رو لبم نمیارن (البته مامایی هم خوبه اما ن اندازه دندون :)) )
میخوام از امروز تلاش کنم.. تلاش کنم ب گذشته فکر نکنم خیلی روزا پیش رو هست ک اگه خیلی بخونم همش جبران میشه نمیخوام بهمن ب این روزا فکر کنم و حسرت بخورم من مطمئنم اگه بخونم میتونم چون دیدم کسایی رو ک بیشتر از من میخونن اما کمتر از من نتیجه میگیرن
آدمها می ترسند که بزرگترین رویاهایشان را برآورده کنند، چون یا به این می اندیشند که سزاوار آن نیستند و یا اینکه از عهده ی آن برنمی آیند /پائولوکوئیلو
حواستون ب ارزوهاتون باشه ^_*
موفق باشییید:)