بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

ما با هیچ کس اتفاقى آشنا نمیشیم،
حتما دلیلى بوده که مسیرشون با ما تلاقى کنه:)

غرهای کوتاه: @wrote_daily

قفسی ب اندازه ی خانه:(

سه شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۸، ۰۳:۱۳ ب.ظ

 

من ی دختر فراریم :) 

از خانواده:) 

دوستم میگه من پیش شما ی چیزی پیش خانواده ی چیز 

میگم من که تماما یا مجازیم یا فیلم و کتاب اصن سعی میکنم حرفی رد و بدل نشه!!

چرا اینقدررر بینمون اصطکاکه ..منو نمیفهمن

دارم عذاب میکشم :((

دارم روز شماری میکنم برای ٤روز درهفته رفتن ب خوابگاه ، شده پناهگاهم انگار 

له له میزنم کلاسا زود شرو شه من برم از اینجا

من اینجا اسیرم ...ی اسیر بدون انتخاب ..هه!

مینویسم که یادم بیاد چقدر دارم اذیت میشم که ب دختر ٢١ سالم اجازه بدم کاریو که دلش میخواد انجام بده 

اینقدر بهش زندگی تلخ نکنم 

میدونی شاید موردی پیش نمیاد چون خدا میدونه خودمو دستی دستی بدبخت میکنم میدونه من کله شقم 

دلم بیش از هر زمانی مرگ میخواد..اما امید دارم ب روزی که برم اگه این امید نبود من حالا اینجا نبودم

دیدن خودم تو این وضع چقدررر برام غم انگیزه 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۲۶
هانا

نظرات  (۱)

قهوه ات را انقدر تلخ ننوش هی زیر لب مزه مزه اش نکن ! آن را سر بکش !!! بگذار تلخیش در خاطرت بماند .... جوری دیگر ببین ! 

تلخی اش هم دوست داشتنی است ...همیشه یه راه هست .. .

امید اینجا کنارت نشسته بهش لبخند بزن ! 

همش یک شعار است ؟؟؟؟؟؟ 

امید همینجا نشسته است ...

پاسخ:
کامل و جامع و جذاب:)) مرسی عزیزم پرفکتتتت:)
❤️زیبا بود🌹

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">