گردش
شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۷، ۱۲:۴۶ ب.ظ
دیروز عصر رفتیم یه جای دِبش:)) کنار اب و عصرونه و .. جاتون خالی:))
گفتم دفعه بعد یه کم زودتر بیایم هوا گرم باشه با خیال راحت بریم اب بازی که بعدش خشک شیم! برا عصرونه هم نون سنگک بیاریم با تخم مرغ بزنیم که خیلی میچسبه از فکرشم دهنم اب افتاد:| ههههه
منو دختر عمو هم نشستیم روی یکی از سنگ ها کنار جوی و گذر عمر دیدیم :دی و تخمه شکستیم و فوت کردیمش توی اب:)) عی حال داد :))
موقع برگشتن هم کله مو از شیشه بیرون اوردم و از تابستونی که ازادم ودیگه درس ندارم کیف کردم :| در این حد عقده داشتم:|
باد موهامو خلاف اون جهتی که کنار زده بودم میبرد ...اسمونو نگاه کردم ..نمیدونم چرا هروقت میخوام با خدا حرف بزنم اسمون رو نگاه میکنم (نه حتی سقف ) وبعد به یه ستاره ی پر نور زل میزنم وارزوهامو به خدا میگم اون لحظه خدا خدا میکردم مرغ امین اون نزدیکیا باشه :)
هوا تاریک تر شد شالمو برداشتم! موهای کوتاهو رها کردم کمی باد به کله م بخوره ...قبلنا موهام بلند بود این کارو میکردم لذتش بیشتر بود :( بعدشم با خودم زمزمه میکردم(اون موقعها)با ریتم اروم: موهاتو وا نکن ..بانوی مو بلند ..باد عاشقت میشه ..اهسته تر بخند .. اما الان از وقتی موهامو کوتاه کردم دیگه اینو گوش ندادم چون هیچ حسی بهم نمیده!! چون موهام کوتاهه و من دیگه نمیتونم مخاطب ترانه ش باشم:( :دی
شب هم رفتم و کلی فیلم ازش گرفتم البته نصفش و بیشترش مونده :( وقت نشد دیگه
خلاصه اومدم بادی در غیغ بندازم وبگم اگه فیلما خوب باشن که هستن:دی کلی فیلم دارم معرفی کنم :) خیلی جذابن^^
هالیوددی هستن اینبار :دی
نگفتمم این چند روزه بخاطر ورزشایی که انجام دادم ماهیچه به ماهیچه بدنم در میکرد و ب زور نشست وبرخاست داشتم:|| اصن نابوود بودم:|
اشاره کنم که میخواستم این تابستون کلی انگلیسی بخونم:| هنوز دریغ از یک کلمه :|||
۹۷/۰۴/۲۳