امروز+مسئولیت طرح سوال :دی
دوشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۵۱ ق.ظ
از صبح مث ادم شروع کردم به درس خوندن اما طولی نکشید:|
ظهر بابا حالش خوب نبود و مقاومت کرد ودکتر نرفت تا اینکه بعد از ظهر مامان نوبت گرفت
این خواهر از خدا بی خبر منم مگه میذاره درس بخونم نشسته پای تلویزیون دابسمش میبینه منم نشستم باهاش دیدم -__- :دی
بعدم اپارات کفاف نداد رفتیم اینستای طرف(محمد امین کریم پور) آی خندیدیم :)) خداییش خیلی باحاله
زنگ زدم مامان گفت بابا باید امشبو بستری شه :( نمیدونم چرا؟؟ شاید از بس این کلید اسرار و...اینا دیدم روم تاثیر گذاشته هی گفتم خدا... نکنه من اشتباهی کردم! غلط کردم -_- بابامو خوب کن قول میدم نمازامم بخونم کامل:|
تو حموم همش داشتم به نبود وحشتناک بابا فکر میکرردم مگه میشه تحمل کرد! نمیدونم چرا خود ازاری دارمو اتفاقای بدو تصور میکنم:((
بابا زنگ زد وگفت براش سوالای امتحان فردا رو تغییر بدم شبیه اون کلاس نشه .......نوشتم نوشتم بعدش یه لحظه از خودم بدم اومد ! گفتم چه منفور !!! اینا چیه مگه سر اوردی خودتو جای اون بدبختا بذار:/ معلم سختگیری هستم :| خلاصه برای شادی ودر امان ماندن روحم و فحش نخوردن و امرزش تک تک تغییرشون دادم-__- بعدش جیگرم خنک شد^_^ باشد که یه جایی بدردم بخوره:))
۹۷/۰۲/۲۴