سلام سلام سلام
این مدت که نبودم فک میکردم خیلی وقته نیومدمو دیگه کلا نیومدم بعد ی روز که اومدم دیدم عه همچین دورم نبوده فلان روزو ثبت کردم بعد دوباره تنبلی گرفتمو و نتونستم بیام تا حالا
ایشالا که حال دل همگی خوبه^_^ خصوصا کنکویامون:*
بعد از کارگاهای کوچیک ١١نفره مون با استاد ص که انصافا جذاب بود و تجربه های جالبی ب ارمغان اورد (بیشتر شبه کارگاه بود)
روزهای خیلی خوش دیگه ای هم داشتیم و الان جزئیات یادم نیس:( و مهمتر از همه سوتی هایی که اکیپمون همیشه میداد
و منم ازش در امان نبودم:)))
بازی جرئت حقیقتمون و مجبور کردن دوستم برای گل دادن ب اولین کسی که رد میشه و اون شخص ی پسر بود:)))
و بقیمونم که نگم:/ اصن ی وضعی شدااا بیا و ببین :دی
اکیپ فوق العاده باحال و انعطاف پذیری داریم و کلی باهم حال میکنیم نقاط مشترک داریم اما غیر مشترکمونم زیاده
تلاشامون برا امتحان و گند زدنامون حتی:)) جر وبحث سر اینکه کی بیشتر خونده و خیلی بیشعورتر بوده (همینقدر دبیرستان طور:/)
چرت و پرت گفتنامون توی گروهمون که هر بار ی اسم بانمک براش میزاریم که معنیشو خودمون میدونیم:)))
اصطلاحات بامزه ای که یادگرفتیم :))
خلاصه که خوش میگذره دیگه :) اونقدر که ترم تابستون گرفتیم -_- و هفته اینده امتحان داریم
ترم تابستونم واقعععااا عااالی بود استاد درس اختصاصیمون بی نظیره . فوقالعاده تو دل برو و باسواد و ....
تو فکرم که چند جلسه باهاش مشاوره برم خودشم میفهمید من چقدرر مشتاق درسشم:)
اخرین نمره ی ترم دوممون همین سه روز پیش اومد و بلاخره الف شدم ..چقدر سر الف شدن این ترم اذیت شدم
چون ترم قبل الف شده بودم این ترمم انتظار داشتم از خودم اما خب استرس داشتم که نشه چون برام مهم بود بتونم واحد زیاد بردارم و اره خلاصه :)
و اصلللا برای ب اصطلاح خانواده م نبود که دوس داشتم الف شم :)
خیلی فکرا تو سرم دارم که شاید احمقانه باشن اما خب جز روانشناس کسی نمیتونه کمکم کنه و اگه بشه میخوام ترم بعد برم ...
خلاصه که امیدواری از جیب چپ پیراهنمان کم نشد:) بعله.
+اینجا نگفتم نه؟ حسابی زدم تو کار فمنیسم و ی فمنیست حسابی شدم:))) کلی حرف میتونم ازش بزنم:)
با فمنیستای خفن هم دایرکت داشتم که کلی ب این موضوع افتخار میکنم:/ :دی
++بلاخره تو پیدا کردن دین دارم ب یه ثبات نسبی میرسم (دااارم میرسم) فقط میدونم کلی وقتمو گرفت و میخوام دیگه ادامه ندم فعلا
این داستان ادامه دارد...