کیانا پیام داده این هفته چقد خوندی
میخواستم بنویسم گوز (🙈)دیدم زشته شاید مامانش کنارش باشه-__-
گفت فردا نمیای اینجا گفتم همش من میام دیگه خجالت میکشم والا تو بیا/میگه خجالت برا چی اصن ناهار بیا در خدمتم
اخه دوست خیلی صمیمیو اینقدر تکلف:)))
من مامانشم دوس دارم اخه :)) میاد میشینه چند دیقه ای باهامون گپ میزنه خیلی باحاله:))
اوقت خوش آن بود که با دوست بسر رفت باقی همه بی حاصلی وبی خبری بود :)
این عجیب نیس من دلم میخواد همش من برم خونشون ! فقط صرفا برای فرار از خونه:/ وگرنه میمیرم برای مهمون اونم دوست:) ی مدته فضای خونه بقیه رو ب خونه خودمون ترجیح میدم : /
ب سختی دلم میاد و میگم خب تو بیا:دی اونم میگه نه تو بیا ...دیگه کلا منتفی میشه:)))
حتی دیروزم کلاس زودتر تعطیل شد اما موندیم کنار هم وگفتیم وخندیدیم :دی دلم نیومد برم
+من خون میبینم بدم میاد! مث نقی میشم :))) عایا طبیعی میشه یا من فکر ی رشته تر تمیز باشم:دی
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
دیشب همش خواب دختر بچه دیدم ...!!! تو خوابم یکی ش بچگیای خواهرم بود تو خواب کلی واسه شیرین زبونیاش ذوق کردم *_* یادش میفتم دلم قنج میره
فک کنم اثرات دیروز بود ی پیجی دیدم دختر نمیدونم شاید19ساله یه دختر داشت ..اما مدام دارم فکر میکنم اِع!!مگه میشه؟!!!!!!!!!!! این خودش هنو بچه س چطور ممکنه:|
بگذریم !!!!!!
______________________________________________________________________________
بعد از رد کردن دعوت کیانا که کلی ب غلط کردن افتادم که کاش میرفتم:/
حوصله م بد جور سر رفته بود اهنگ ونت گردی هم دلمو زده بود ..فکرم رفت سمت کتابام-___-
وسوسه شدم و رفتم سراغشون دونه دونه نگاهشون کردم دلم خاوست قورتشون بدم:دی اول گاوالدا رو شروع کردم داستان اول ..داستان دوم ..حقیقتا برام جذاب بود و کسل کننده نبود متفاوت بود بنظرم:) خوشحال از خریدش*
چند صفه از جز از کل خوندم از همون اول ب جملاتی
برخورد کردم که دوس داشتم هایلایتشون کنم اما دلم نیومد:دی دیگه نخوندم نخواستم
خیلی برم تو بحر ماجرا (همش یاد ط میفتم میگفتم این کتاب خیلی مفهومیه فعلا برات زوده :| حد فهم من اندازه تو نباشه کمتر نیست:| خیلی هم درک کردم همون 20صفحه رو)
و
دزیره که خیلی کنجکاو بودم درمورش و هستم ..دونستن ماجرای عشق ناپلئون بنظر جذاب
میاد حدود 50صفه ازش خوندم(کشش رو داری:)) تا اینجاش که خوب بود امیدوارم بقیشم همینطور قشنگ باشه دیگه نشد بیشتر بخونم از اولین ملاقات ..فقط مشتاقم
ببینم چطورعاشقش میشه