دلم خواست خون گریه کنم
خون استفراغ کنم بمیرم
دلم میخواست با دیدن نتایج بمیرم اولش فک کردم خیلی خوب شده اما دقت کردم ی رقم اضافه تر بود
ارزوهام خراب شد
فروریخت
همه چییییی
بهتر خوندم ..
بیشتر خوندم
نتایج با سنجشم کلیی فرق داشت
خدایا چرا منو ندیدی
من بنده بد!! تو خوبی میکردی ابرومو میخریدی پیش بنده ت
منو سربلند میکردی پیش خانواده
دل مامانو شاد میکردی دل بابارو
من از خودم متنفرم
میخوام موهام بزنم سه باره ...بازم شکست و من زورم ب موهام رسیده
لعنت ب این زندگی سگی
خودم ب درک درم برا خانواده م میمیرم ..من تمام تلاشم برای شادیشون بود ی درصدم خوشحالی و واحتی خودم
الان چی کار کنم
رشته ای که پارسال راضی نشدم بزارم امسال شاید ازادشم نگیره
این چه زندگی ما میکنیم؟!!؟!؟
خدایا میشه بلند شی که حق سر جای خودش بشینه؟؟
خدایا چطور دلت اومد؟؟؟
من دیگه هیچ امیدی ندارم
من حالا که قبول نشدم ب هیج دردی نمیخورم
از زندگی سیرم :(((
نقشه بر اب شدن اینه دقیقا
فقط تنها چیزی که ازارم میده ناراحتی پدر و مادرمه که مطمئنم ب خاطر من هیچی بروز نمیدن
حتی شاید الان بیدار باشن اما خوشونو خواب زده باشن...
من دختری که همه قسم میخوردن سال اول بهترین رشته میاره حالا مینیمم هارو میارم شاید بدتر
چشام سنگین قرمز و پف داره... من بدرد هیچی نمیخورم
از همه چی توی دنیا هم متنفرم دیگه هم نمیخوام ادم خوبی باشم میخوام دروغ بگم چون انگار خدا دوسشون داره!!!
میخوام از امتحان خدا مردود شم ب درررک
چرا ملاحظه حالمو نکردی ..یا بهتره بگم حالمونو؟؟؟
چطور اشکامو میبینیو ناراحت نمیشی هااا؟؟؟من بنده ت نبودم؟!!!
من تلاش کردم اما نشد کو پاداش؟؟؟ اره من صبور نیستم خسته شدم از بس سپردم دست حکمتت
ی راهی جلوم بزار ی جوابی!؟؟؟؟ تورو قرعان ی نور امید بهم نشون بده:(((((((