بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

طرحی از یک زندگی :)

بلندی های بادگیر

ما با هیچ کس اتفاقى آشنا نمیشیم،
حتما دلیلى بوده که مسیرشون با ما تلاقى کنه:)

غرهای کوتاه: @wrote_daily

به خدا دست خودم نیست اگر میرنجم 

یا اگر شادی زیبای تو را به غم غربت چشمان خودم میبندم

من صبورم اما 

چقدَر با همه عاشقی ام محـزونم 

و به یاد خاطره های گل ســرخ

مثل یک شبنمِ افتاده ز غم مغمومم

من صبورم اما 

بی دلیل از قفسِ کهنه ی شب میترسم

بی دلیل از همــه ی تیرگیِ رنگِ غــروب 

و چراغی که تو را از شب متــروک دلم دور کند...

____________________________________________________________________________


میخواستم از خودم بنویسم دیدم که چقدر این شعر حال منه..

با تمام اینکه دلم میخواد برم از این شهر غریب اما خب همش قیافه مامان توی ذهنمه خنده ش غمش ...

دلم نمیخواد تنهاش بزارم ..شایدم من دلم نمیخواد ازشون دور بشم ... همش دارم فکر میکنم من برم کی غذا رو قبل از اومدنشون گرم کنه کی به مامان توی کارا کمک کنه ؟ میدونم خیلی بار خونه رو دوشم نیس وگاهی تنبلی میکنم اما خب ..

و حتی کی حوصله داره خوابگاه هروز غذا بپزه ..اووف

+خبر قبولیم رو یکی یکی دارن میفهمن اما  من ذوقی ندارم ..ابدا!! فقط دارم به دانشگاهی فکر میکنم که حالا دوستم اونجاس و درسایی که من دوستشون دارم رو میخونه و سر کلاساش میشینه

از طرفی حالم بد شد وقتی "...." ب مامان گفته بود کنار این برا کنکورم بخونه ..:| خب به تو چه اخه من نمیفهممممم مث اینکه دست بردار نیستن اصن خیر سرم گفتم برم دانشگاه دیگه ولم کنن:)...نمیدونم خیر منو میخوان یا حسودن :| 

 من که نمیذارم کسی بفهمه -__________- 

 میخوام برای خوشحالی مامان بابا بخونم باز! میخوام خوشحالشون کنم ...خیلی میخوام .

من که کاری برای مامان نکردم لاقل بتونم خوشحالش کنم ...

خدایا کمکم کن.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۰۴
هانا

نظرات  (۸)

:)همه چی درست میشه
پاسخ:
ایشالا...
تبریک میگم عزیزم 
باوجود تمام سختی های اولش،روزهای خوووبی در انتظارته 
ولی چرا هرروز غذا بپزی؟مگه سلف نیست؟
پاسخ:
مرسیی لیمو جان:)
ایشالا که همینطوره-_- 
راستش نمیدونم :/ ولی خب من دانشگاه ازادم گفتم شاید خبری از سلف نباشه؟! 

مبارکت باشه عزیزم :)*
پاسخ:
مرسی ارکیده جونم:*
همیشه حرف میزنن ..
ولی گاهی هم غصه آدم میشه ...
بیخیال باش :)
پاسخ:
اره دقیقا
سعی میکنم اگه بشه..
اقا من نفهمیدم کجا و چی قبول شدی ، یه حدسایی زدم اما انگار غلطه ..
چشمات و ببند روی همه ی حرفا ، هرکاری کنی مردم حرف میزنن ، تو فقط رو خودت متمرکز باش ، بیخیالشون . بیخیال هر چی که میگن / 
پاسخ:
شهری که یک ساعت با شهر من فاصله داره :)) و روانشناسی:)
سخته...ولی خب چون خودمم ناارومم اونا بدترش میکنن 
یخورده باید زمان بگذره من بهتر شم ،جا بیفتم:)
هانا خانم گفته بودم بهت که این ملت بیخیال نمیشن. هر جا قبول بشی باز حرف دارن واسه گفتن
 پس تو بیخیالشون شو
حرفاشونو جدی نگیر. راهی که میدونی درسته و تهش دلتو آروم میکنه اون راهو برو.
پاسخ:
اره ...ولی ب هر حال منم سنگ نیستم غصه م میگیره-_-
سعی میکنم توجه نکنم 
در حال حاضر چیزی نتونسته ارومم کنه دل مشغولی ها یکی یکی هی میان جلو:(
کاش میشد راه درست خودش بیاد سمتم:)) هعییی
میدونی هانا من الان میبینم کسایی که اون همه بهم فشار آوردن تو مدت کنکوری بودنم حتی یک تبریک خوشک حالی هم نگفتم 
ولی اونایی که کاری ب کارم نداشتن حتی اومدن خونمون و تبریک گفتن خیلی فرق بین این دوتا 
حالا قضاوت باتو ک نگرانتن یا حسودن
دانشگاه خوش بگذره قطعا روزای متفاوتی در انتظارت هست من اینو روز ثبت نام فهمیدم :)
پاسخ:
نوچ نوچ ..واقعا چرا :||
خدا این ادمای خوب رو زیاد کنه:)
حالا باید ببینم کی کار به کارم نداشته :|| خخخخ
انشالله که همینطور باشه :)  مرسی عزیزممم
اصلا به حرف بقیه توجه نکن. فقط به هدفت فکر کن هانا جون. توکلت هم به خدا باشه :)
پاسخ:
کاش میشد گاهی کر بود:") ..اوهوم مدام بهش فکر میکنم ...انشالله:)
مرسی حواجون:*

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">