روزای قاطی پاتی
شنبه, ۲ دی ۱۳۹۶، ۰۷:۲۵ ب.ظ
بله....
و دی ماه هم فرا رسید و ی فرصت خوب با خودش آورده تا کاستی رو جبران کنم برنامه ای ریختم و امیدوار هستم کامل انجام بشه چون این بهترین و آخرین فرصت مناسب هست ب مناسب دقت شود ^_^
امروز حال خوشی نداشتم ...نمیدونم اما جسم و روحم خط خطی
از طرفی دارم حرصد ی آدم نمک نشناس تو خانواده رو میخورم ک چس مثقال وجدان نداره ..و مادر پیری رو از دیدن یادگار پسرش محروم کرده خدا اینطور ادما رو نبخشه:(
روز بعد نوشت:
امروزم حالم ی جوریه ..ی جور عجیب ...همش تو خودمم دلم میخواد تو ی خلسه اروم باشم و ب رویاهامه فک کنم
از این وضعع خسته شدم خیلی سعی میکنم تحمل کنم و لبخند بزنم اما نمیشه
نگاهم ب کتابه اما فکرم با کتاب نیست
میدونی..هنوزم میگم اون جذابترین مردی هست ک تا الان عمرم دیدم و همش دلم میخواد خدا ی ورژنش رو هم برای من بفرسته :/
در این راستا شاعر میفرماید : گل نیست چنان رعنا ک تویی مه نیست بدین گونه جذاب😆😜ک تویی *_*
خلاصه که همش با خودم کلنجار میرم ک بخون دختر نکن اینکارو با خودت چ مرگت خو://
+راستی شمام این روزا پس از باران رو میبینید ؟ :))
روزا قاطیه چون هیچی سر جاش نیست ...ساعت مطالع سر جاش نیست این فکر و خیال لعنتی سر جاش نیس ک نیست
....
۹۶/۱۰/۰۲